فقه / فقه اقتصاد / تزیین؛ جلسه 1387/02/04

بسم الله الرحمن الرحيم

 

بحث تزيين:

در بحث تزيين بیان شد كه تزيين در چهره يا در لباس و امثال اينها از نظر فقهي محكوم به احكام خمسه مي شود. مطلب ديگر اینکه تزيين طبق قواعد و عمومات مباح، بلكه مستحب است به طور عام در روابط ميان افراد و اينها البته با حدود و قيودي كه دارد. كه بعد عرض مي كنيم. بعد گفتيم كه اصل اباهه، بلكه شايد بگوييم اصل اولي و قاعده عامه استحباب اين پايه است. و احكام ديگر در حقيقت با عناوين خاص حكم را تغيير مي دهد. به سمت وجوب، كراهت، حرمت و امثال اينها.

تزيينات محرم و مكروه:

تزيينات محرم و مكروه را از يك نگاه مي شود به دو بخش تقسيم كرد. تزيينات محرم و مكروهي كه نوع خاصي و با عنوان اولي در ادله وارد شده است. كه راجع به اين غير از بحث تدليس، پنج، شش مورد ديگر همه همين بود. اين يك بخش بود كه بحث كرديم. آن مواردي كه به طور خاص نوع خاصي از تزيين به عنوان اولي در اخبار و احاديث مورد نهي قرار گرفته است. اما بنهي التحريم أو به نحو التنزيه و كراهت.كه اين اقسام را ذكر كرديم. علاوه بر آن اقسام كه ذكر شد. يعني قسم نوع اول دو قسمت مي شود كه يك قسمتش نوع خاصي است كه به طور كلي و مطلق منع شده است. يك نوعهايي هم داريم كه در شرائط ويژه اي منع شده است. مثلا عطر زدن يا بعضي تزييناتي كه در حج ذكر شده است. آنها نوع خاصي است. كه اين هم در فقه مواردي دارد كه ما نمي خواهيم راجع به آن بحث بكنيم.

 نوع دوم و بخش دوم تزييناتي است كه محرم يا مكروه است كه بر اساس قواعد عامه است. اينجا بحث اين نوع تزيين يا آن نوع تزيين مثل ابرو برداشتن يا زدودن مو يا كلاه گيس گذاشتن يا عطر زدن و امثال اينها نيست. چيز خاصي وارد نشده است. روي عنوان خاصي نيست. يك قواعد كلي است كه آنها بر تزيين در يك شرائطي منطبق مي شود. اين قسم دوم چهار چوبه هاي تزييني است كه طبق عناوين كلي مباح، بلكه مستحب است. در لباس و آراستن صورت و جسم و امثال اينها است. اين بحث دوم ضوابط عامه و كليه اي است كه اين چهار چوبهاي تزيينات و آراستگي را مشخص مي كند. پس ممنوعيت و تحريم و تنزيه نسبت به تزييني كه قاعده اوليه آن اباهه بل الاستحباب بود. دو محدوديت در آن وجود دارد. يك محدوديت به عنوان اول است. كه به عنوان اولي روي مصاديق خاص آمده است. مطلقاً يا در شرائطي مثل حج و روزه وامثال اينها. اين يك بحث است كه گذشت. يك بحث تحريمها و تنزيه هايي است كه روي مصداق خاص و عنوان خاص در دليل وارد نشده است. و دليلي به اين شكل نيست. اما تزيين مصداقي براي يكي از اين ضوابط كلي مي شود. كه آن ضوابط كلي  منطبق بر يك دسته اي از تزيينات يا شرائط خاصي از تزيينات مي شود. اين قسم دوم مي شود كه اين مي شود قسم دوم كه از قواعد عامه است.

عناوين عامه اي كه محدوديت حرمت يا كراهت مي آورد:

1.تدليس:

اين را ضمن بحث سابق هم صحبت كرديم. غش و تدليس است در مقام ازدواج، كه اين روي نوع خاص و به عنوان اولي نيامده است. تدليس و غش يك قاعده عامه فقهي است كه محرم و جايي از آن هم مكروه است. منتهي در مقام مناكحه و اينها است. در غير مقام مناكحه هم يك نوعش گاهي مكروه است. اين مطابق آن در مقام مناكحه و اينها محرم است. چه دختر و چه پسر با همان تفصيلاتي كه قبلاً صحبت كرديم. اين يك قاعده عامه است.

2. اضرار و ما يوجب من الضرر

قاعده عامه ديگري كه قبلاً صحبت كرديم. قاعده عامه اي است كه ربما تنطبق علي نوع الخاص من التزيين. و آن ما يوجب من الضرراست. در آراستگيهاي چهره و بدني و ملبسي كه موجب ضرر مي شود، با تفصيلي كه عرض كرديم.

3.چيزي كه موجب تهييجات شهواني شود:

اينجا بحث زن و مرد و اين حرفها نيست. هر نوع تزيين و تزيني كه معلوم است، يا احتمال قوي دارد در يك شرائطش كه يك نوع تهييج شهواني در جامعه ايجاد مي كند. اين هم يك قاعده است كه البته اين قاعده در جاي خودش جزئيات و تفاصيل دارد كه بايد در كتاب نكاح بحث شود.

4. اسراف

در باب اسراف متأسفانه بحث فقهي جامعي من سراغ ندارد. يعني آقايون كسي بحث نكرده است. در همين مباحث اينجا يكي از چيزهايي كه من نوشتم بحث مي كنيم. ولي در يك شرائط وحدودي ممكن است اسراف باشد. اسراف در هر تمتعي از نعم دنيوي مصداق دارد، مختص به أكل و شرب نيست. البته اين اسراف قاعده عامه اي است كه مواردي از آن حرام است. موارد خفيفه اي از آن ممكن است مكروه باشد. بحث جامعي در فقه نشده است. در اخلاق هم بحث جديد و متد مرتب اجتهادي نشده است. البته درباب عطر و لباس و اينها ادله اي كه دقيق نمي دانم چقدر اعتبار دارد. ولي گاهي متعدد است. حد اسراف را تا حدي روشن كرده است. مثلاً در لباس دارد كه تعدد لباس از اسراف نيست. اسراف اين است كه عن تجعل بذلك ثوب اينكه لباس آدابي را لباس كار قرار بدهي. يا در سراج دارد كه لاصرف بالسراج كه اين لباسش نيست، زينت شخص نيست، ولي زينت خانه است. يا در عطر دارد كه اسراف نيست. اين هم يك قاعده عامه اي است كه در اينجا يك محدوديتي ايجاد مي كند كه اسراف است. اسراف غير از اضرار است. حدود اسراف را بايد درجاي خود بحث بشود.

5. كبر و تكبر:

گاهي نوع پوششها و يا تزئينات از آن برداشت استكبار و تكبري مي شود. نظير چيزي كه بعضي پادشاهان و امثال اينها داشتند. قطعاً تكبر و استكبار و اينها در مراحلي از آن با ملاحظه همه شرائط حرام است. در تزيينات و اينها هم گاهي اينطور مي شود. البته استكبار و تكبر و اينها يك جاهايي از آن مطلق است. يك نسبيتي هم در بعضي از موارد ظهور و شئون آنها دارد. اين هم بحث ديگر كه بايد حدودش در جاي ديگر معلوم بشود. ولي اينجا مصداقي پيدا مي كند.

 6. تشبه به جنس مخالف:

گاهي تزيين موجب تشبه به جنس مخالف است. اين هم يك عنوان است، ولي اين عنوان را بعداً بحث مي كنيم. در مكاسب هم بحث شده است. و اختلاف هم است. كه آيا تشبه به جنس مخالف حرام است؟ يا حرام نيست؟ و معنايش چيست؟ اگر تشبه به جنس مخالف را كسي حرام يا مكروه دانست، طبعاً اين هم يك قاعده عامه اي است كه روي تزييناتي كه از جنس مخالف باشد منطبق مي شود.

7. تشبه به كفار و مشركين:

اين هم فكر مي كنم در مكاسب بحث شده است. اين هم اگر كسي قائل به حرمتش شد. و البته امر نسبي و متغيير است. آن هم در تزيينات مصداق پيدا مي كند. و البته نسبي و متغيير است. راجع به همين كراوات در همين استفتائات موجود هم اختلاف وجود دارد. و به اختلاف مكانها فرق مي كند. در لندن اگر كسي برود آنجا كراوات تشبه به كفار حساب نمي شود. در ايران امروز حساب مي شود. اين اگر خيلي رواج پيدا بكند، مرز بين مسلمان و كفر نيست. مگر اينكه عناوين ديگري باشد. كه ابتدا ممكن است بگوييم حرام است. ولي اگر مرز برداشته شد، آنوقت مانعي ندارد. اين هم از عناوين عامه اي است كه دراينجا محدوديت مي آورد. يا در حد حرمت يا كراهت.

8. لباس شهرت:

اين گرچه گفته شده است لباش شهرت، ولي در ذي شهرت هم هست. يعني اينكه چهره و نوع اصلاح محاسن و پوشيدن لباس و امثال اينها اگر حالت انگشت نمايي پيدا كند. اين هم محل بحث است. كه البته حرمتش ضعيف است. اين هم يك چيز كلي است كه فقط مال تزيين نيست، جاهاي ديگر هم مصداق دارد. يكي هم تزيينات در لباس و بدن كه موجب شهرت باشد. اين يوجب الحرمه أو الكراهه علي تفصيل يأتي انشاءالله. اين هم عنوان ديگري است كه از عناوين عامه اي كه در اينجا مصداق پيدا مي كند.

 قسم سوم: تزيين محرم در شرائط خاص

 تزيين به طور مطلق يك جاهايي حرام است. يكي تزيين در ايام عده است. كه تزيين به طور كلي مورد منع قرار گرفته است. و يا تزيين اظهار هم نمي گوييم. تزيين براي نامحرم است. اين هم يك قسم است كه حد حدود و ضوابط زيادي دارد كه ما وارد آن نمي شويم.

بیان چهار چوب تزيين:

اين چهار چوب ما كه تقريباً با اين وضع، چهار چوب كلي را به دست آورديم به اين شكل به دست مي آيد كه تزيين مباح بلكه مستحب است. ولي همين يك چهار چوبهاي تحريمي دارد كه يا روي مصاديق خاص و دليل خاص است، يا روي كلي تزين در موارد خاص است. يا اينكه طبق قواعد كلي آمده به آن چهار چوب مي دهد. اين دو سه مورد تقييدي و تضييقي اين تزيين است. كه بيشتر هم در بدن و لباس مقصودمان بود. ولي اين بحثهاي عناوين و قواعد كلي كه گفتيم در مثل مركب و مسكن و اينها مي آيد. حداقل بعضي در آنها هم مي آيد. يعني تزيين در بدن در ملبس در مسكن در مركب اينها تزييناتي است كه وجود دارد. مسكن كه مي گويد مسكن خاص نيست آن كه مربوط به افراد است.

تزیین زن و مرد:

در خصوص زن كه آنوقت تزيين گاهي مستحب است، گاهي حرام است، گاهي واجب است. تزيين براي زن اگر در حدودي باشد كه مرد مطالبه آن را دارد و متعارف هم است، ولي او ترك كند، نوعي مرتكب حرام است. بعضي مي گويند كه شايد در حد نشوز و اينها هم باشد. اين هم داريم كه گاهي موارد خاصه ديگر هست كه گاهي تزيينات واجب هم داريم. مثلاً براي زن براي شوهرش در يك حدي واجب است. بنابر بعضي از احتمالات درحد ديگرش مستحب است مستحب مؤكد است. براي ساير محارم يك وضع ديگري دارد. براي نامحرم هم جزء مكروهات مي شد. اظهار زينت براي نامحرم جز مكروهات است. اظهار و تزيين هم گاهي با هم فرق مي كند كه در نا محرم و اينها است. ممكن است در يك زماني ابرو برداشتن جزء زينت ظاهر به حساب نمي آمد. جزء زينتهاي خاصه زوج بود، ولي ممكن است در يك شرائطي ابرو برداشتن عين اصلاح كردن مرد باشد. و برداشت زينت باطني و مخفي نمي شود. يا به عبارت ديگر تبرج به حساب نمي آيد. كه در سوره نور آمده و لا يبدين زينتهن الا لبعولتهن أو محارمرا شمرده است. كه آنجا الاما ظهر منهاست. و يكي هم لبعولتهناست. يكي هم تبرج است، تبرج همان اظهار زينت است. قصد اينجا منظور نيست. چيزي كه حرام است، اظهار زينت براي نامحرم است. قصد نداشت، ولي بعد اظهار كرد حرام است. قصد داشت، ولي اظهار نكرد حرام نيست. آن ابداع الزينت و تبرج حراماست. اگر زينت در منظر شوهر قرار گرفت آن مصداق واجب يا مستحب مي شود و الاّ به قصد دخالتي ندارد.